جدول جو
جدول جو

معنی قتل عام - جستجوی لغت در جدول جو

قتل عام
(قَ لِ)
کشتن دسته جمعی. کشتن جماعت. کشتار دسته جمعی حیوانات از انسان و جز آن. (آنندراج) :
گلگونۀ تو خونی صد باغ وگلشن است
گردید قتل عام که رنگ تو آل شد.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قتل عام
کشتن دسته جمعی، کشتار دسته جمعی از حیوانات و انسان و جزآن
تصویری از قتل عام
تصویر قتل عام
فرهنگ لغت هوشیار
قتل عام
کشتار
تصویری از قتل عام
تصویر قتل عام
فرهنگ واژه فارسی سره
قتل عام
آدمکشی، شبیخون، کشتار، نسل کشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ)
ده کوچکی است از دهستان ای نیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. در 17هزارگزی شمال نورآباد و 19هزارگزی خاور اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاه واقع است. سکنۀ آن 50 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ لِ عَ)
قتل عمد موجب قصاص است نه دیه و قتل عمد هنگامی است که عاقل بالغی آهنگ کشتن کند بوسیله ای که غالباً بدان قتل واقع گردد و اگر قصد کشتن کند با وسیله ای که ندرهً به آن قتل متحقق شود و قتل تحقق یافت در این صورت اظهر و اشبه این است که قصاص میشود. قتل عمد گاه به مباشرت حاصل شود گاه به واسطه و تسبب. قتل عمد مباشری چون کسی را کشتن یا خفه کردن یا زهر کشنده نوشانیدن یا شمشیر و چاقو زدن. قتل عمد سببی مراتبی دارد اول آنکه شخص جنایتکار خود به تنهائی عامل سببی باشد که موجب قتل شود مانند آنکه کسی را در آتش اندازد و باعث قتل وی گردد. دوم آنکه شخص مورد جنایت نیز با جانی در امر قتل مباشرت داشته باشد. مانند آنکه خوراک زهرآگین برای مجنی علیه آماده سازد و وی آن را بخورد. سوم آنکه مباشرت حیوانی در امر قتل تحقق داشته باشد. چهارم آنکه انسان دیگری در قتل مباشرت داشته باشد. (شرایع محقق فصل قصاص و دیات). قتل عمد در میان قوم یهود حکمش این بود که قاتل را قصاص کنند و بهیچ وجه استثنائی در آن نبود چنانکه در سفر خروج 21:41 و اعداد 35:16- 21 و 30- 32 مکتوب است که ’از نزد مذبح من از برای کشتن برده شود’ بلکه اگر گاوی شخصی را شاخ میزد و می مرد و خود گاو سابقاً به شاخ زدن معروف به ود صاحب گاو قاتل محسوب بود و میبایست خود شخص با گاوکشته شود. (سفر خروج 21:28 و 29). مطلب قتل عمد و قباحت آن به طوری در نزد اسرائیلیان اهمیت داشت که بمرور ایام یا بست نشستن در شهرهای بست و یا ملتجی شدن به اماکن مشرفه سبب استخلاص و برائت الذمه قاتل نمیشد بلکه در هر صورت وی را قصاص مینمودند. (تاریخ اول. پادشاهان 2:5 و 28- 24 انجیل متی 19: 13 و 21:9). و بر حسب شرایع و قوانین قدیمه هم به همین طور بوده است. (سفر پیدایش 9:6). از جمله احکام و شرایعی که به قوم اسرائیل اختصاص داشت این بود که اگر کسی در شب خانه کسی را نقب زده سوراخ مینمود قتل وی جایز بودو البته بهیچوجه در قتل وی مسامحه روا نبود اگرچه نقب در روز اتفاق می افتاد. (کتاب حزقیال 22:2 و 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از علت عام
تصویر علت عام
انگیزه امرکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتل گاه
تصویر قتل گاه
کشتنگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتل عمد
تصویر قتل عمد
کشش خواستی خواه کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
مذبحةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
Massacre
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
massacrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فلامینگو که به خاطر رنگ سرخ پاهایش، شهید غاز نیز گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
להשמיד
دیکشنری فارسی به عبری
قتل عام کردن، قتل عام
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
قتل عام کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
গণহত্যা করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
สังหารหมู่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
kuua kwa wingi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
katliam yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
大虐殺する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
大屠杀
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
membantai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
대학살하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
massacrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
नरसंहार करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
afslachten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
massacrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
різанина
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
masakrować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
massakrieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
резать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قتل عام کردن
تصویر قتل عام کردن
masacrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی